عشقی از جنس احسان

...

احسان پیکاسو  البته که پیکاسو پیش تو شاگردی کرده قند عسلم          خوش به حال اینا که ابزار زیر دست توان .فدای اون انگشتای کوچیکت  وقتی قلم مو جواب نمیده ! و اینجا چیزه دیگه اییه اینجا مابا داشتن سه رنگ اصلی  ترکیب رنگ رو کار کردیم و با هم تجربیدیم ابی +زرد =سبز قرمز+زرد=نارنجی قرمز+ابی=بنفش و هر سه رنگ با هم قهوه ای رو بما داد       خیلی با حاله مامان   اخرین اثر استاد وااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییی                        ...

چقدر خوبه که برم پیش دایی ها و خاله ها آزادی       اون وقته که نمیدونم با پا بخورم یا با دست       مامان اگه میتونی بیا منو بگیر. (٢.٥ساله) ...

   چشمهایی که در اندیشه اند که تا لحظه ی بعد ...     داره شماره ی باباش رو میگیره....٠٩١چی بود بعدشششش    اها یادش اومد        حالا چیی بخاممممممم؟؟؟چیپس-پاستیل -پفیلاا هله هوله             گوشی رو بر دار دیگه           الوووووووو بابااااااااااااااااا  چیپس و پفکو پاستیلوووووو ........          -نه بابا اینا هله هولس!         ای دادو بیدادحالا چیکار کنم.....     برم کارتونمو نیگاه ...

  ...

احسان عشق ماشین مخصوصا از نوع سنگینه وهیچ چیزبراش لذت بخش تر ازخاکبرداری با لودر نیست  ...

مامان...چرا این کارا میکنی خیلی عصبانیم ..من پسرم تاج سرم از همه دخترا سرم... ...

اولین سال تولدم با مامان بابام درراهپیمایی 22بهمن بوشهر شرکت کردم   ...

                      نمیذارن ادم تو این دنیا راحت عطسشو بکنه... ...

تو دوماهگی من موهام بشدت ریزش داشت مامانم فکری بذهنش رسید یه روز صبح که من خواب بودم یه پیلت برداشت موهامو از ته زد.بابا که از اداره اومد فکر کرد من ایکیو سانم بعد دیگه مامان براش توضیح دادو توجیح کرد که این کار باعث میشه دیگه موهایی که در میاد نریزه و همینطور هم شد از اون دوران عکسی ندارم بهتر! 2ماه طول کشید تا شدم مثل ادمیزاد! این یه عکسه که تازه موهام داشته در میومده.         مامانم برا ایستادنمم خیلی عجول بود مثلا منو تو 3ماهگی  با یه پارچه به تخت میبست تا من بتونم وایسم منم خیلی لذت میبردم یا منو میذاشت تو روروک مثلا اگه پام نمیرسید یه چیز میزی میذاشت زیر پام یالا وایسا .... البته زیاد اینکارا...